هدف: اعتیاد آثار مخربی بر خانواده افراد معتادین به ویژه همسران آنها دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سبک زندگی اسلامی بر فرسودگی زناشویی، تاب آوری و سلامت معنوی زنان دارای همسر معتاد انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر در برگیرنده تمامی زنان دارای همسر معتاد شهر تهران در سال 1398 بود. با عنایت به شبه آزمایشی بودن طرح، نمونهای به حجم 30 نفر با توجه به معیارهای شمول از بین افراد جامعه آماری به صورت در دسترس انتخاب شدند. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای آموزش سبک زندگی اسلامی شرکت کردند؛ در حالیکه اعضای گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل
مقیاس فرسودگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه سلامت معنوی پالوزیان و الیسون (1982) بوده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد آموزش سبک زندگی اسلامی بر فرسودگی زناشویی (331/16=
F؛ 011/0=
P)، تاب آوری (724/12=
F؛ 041/0=
P) و سلامت معنوی (850/11=
F؛ 021/0=
P) تأثیر معناداری دارد.
نتیجهگیری: طبق یافتههای این مطالعه، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد سبب بهبود فرسودگی زناشویی، تاب آوری و سلامت معنوی در زنان دارای همسر معتاد میشود و نمایانگر افقهای تازه در مداخلات بالینی است و میتوان از آن به عنوان یک روش مداخلهای مؤثر سود جست. بنابراین، به نظر میرسد این مداخله آموزشی زنان دارای همسر معتاد نیز کاربردی است.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
بالینی دریافت: 1398/9/2 | انتشار: 1399/1/28