گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران ، eb.ekhlasi@gmail.com
چکیده: (6354 مشاهده)
اهداف: بیماری های مزمن و صعب العلاج با دایرنمودن امر میان هستی و نیستی و به چالش کشیدن امنیت هستی شناختی بیماران، باعث برانگیختگی اضطراب وجودی و معنوی در آنها می شوند؛ به علاوه، در مدرنیته متأخر، فراوانی بیماریهای مزمن تا حدود زیادی ناظر به سبک زندگی مدرن، با لحاظ لوازم ذهنی و رفتاری آن، نظیر محوریت جامعه پذیری این جهانی، نگاه تقابل فکنانه میان مرگ و زندگی و فقدان فلسفه سلامت است. هدف مقاله حاضر، ارزیابی انتقادی مطالعات و رویه های عملی انجام شده ناظر به ملاحظه ابعاد معنوی بیماران در مراکز درمانی و نیز ارایه مدلی به منظور منتفی ساختن تجربیات ابرازی بیماران در شرایط مواجههشان با بیماریهای مزمن بود.
اطلاعات و روش ها: در این مطالعه، 40 پژوهش ایرانی (17 پژوهش در بازه زمانی 1392-1387) و غیرایرانی (23 پژوهش در بازه زمانی 2013-2002) با رعایت تقدم و تاخر زمانی نگارش، با رویکرد کیفی ارزیابی شدند.
یافته ها: در مطالعات داخلی، گویه ها ذیل 5 محور مفهوم شناسی معنویت، یادگیری و آموزش معنویت، کارکردها و پیامدهای معنویت، نگرش های معطوف به معنویت و تجربه معنوی و معنویت سازمانی و در مطالعات خارجی ذیل 6 محور تفاسیر و ویژگی های معنوی و مذهبی و دلالت های آن در عملکردهای بالینی، تاثیر معنویت و مذهب بر سلامتی، یادگیری و آموزش معنویت و مراقبت های معنوی، تجربه معنوی، سنجش معنویت و نیازهای معنوی بیماران و معنویت سازمانی تجمیع شدند.
نتیجه گیری: مدل برساخت اجتماعی گفتمان سلامت معنوی با واقع شدن در فراسوی دوگانه “عاملیت- ساختار”، به طور همزمان تاثیر و تاثر متقابل متغیرهای سطح خرد و کلان را دربرمی گیرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1396/10/13 | انتشار: 1396/10/13